Sunday, July 04, 2004

از همه جا ...

سوار قطار که می شیم همه به چشم مجرم نگاهمون می کنند، قطار تهران-تبریز، کارکنان ترکی صحبت می کنند و ما نمی فهمیم، اما یک سری از بچه ها که ترکی بلد هستند می گویند "دارند می گویند دانشجوها فلان و بهمان" (فلان و بهمان = بد و بیراه). بلیت ها را خود راه آهن مختلط داده یعنی کوپهء خانم ها و آقایون مشترک، اما ما خودمون کوپهء خانم ها و آقایون را جدا کردیم، بعد که بچه ها به قول خودشان می رفتند دید و بازدید مامورهای قطار گیر دادند که چرا دخترها و پسرها با هم هستند؟!!! تازه کمیکِ ماجرا اینجاست که یکی از بچه ها به دلیل پر شدن ظرفیتِ اردو خودش بلیت گرفته بود با 5 تا آقا هم کوپه ای شده بود و به همین دلیل مجبور شد بیاد یکی از کوپه های اردو، این هم کوپه بودن 5تا آدم غریبه با یک خانم از نظر آقای رییس قطار مشکلی نداشت اما با هم بودن آدم هایی که دست کم یک سال هست که همدیگر را می شناسند گناه کبیره محسوب می شود.

***

دو تا آقای گردن کلفت جلوی کوپهء ما ایستادند، بچه ها عصبی شدند، می خواهند بروند به مسول واگن بگویند که یکی از پسرها میاد شروع می کنند به دعوا کردن، رئیس قطار میاد اول طرف ما را می گیرد به آنها می گوید چرا این جا ایستادید بلیتتون کجاست؟ که جواب می شنود بلیت نداریم(با گردن کلفتی) اما بعدچند کلمه ترکی حرف می زنند و نظر آقای رئیس عوض می شود "خب این جا دست می زنید فکر می کنند عروسیه از واگن های دیگر می آیند اینجا." و ما مقصر می شویم.

***

ساعت 11 شبه، جلوی در کوپه ایستادم با دو تا از بچه ها حرف می زنم، مسول واگن میاد رو به آن دو تا می گوید "آخر ببینید این موقع شب ..." یادش میفته من هم آنجا هستم می گوید "شما یک لحظه برید داخل" بعد که میام بیرون از بچه ها می پرسم چی گفت، هیچ کدوم نتونستند بگویند فقط گفتند یک چیزی راجع به این ساعت شب و پدر و مادر گفت.

***

یکی از دخترها می خواهد وسایل خوابش را از یک کوپه که پر شده بردارد و به یک کوپهء دیگر برود، موقع خارج شدن مسول واگن می بیندش و می گوید "خانم برو تو"، توضیح می شنوه که می خوام برو فلان کوپه، بهش می گوید "گفتم برو تو" . ان جا دو تا از بچه ها بودند می آیند با ایشون صحبت کنند، حدود یک ربعی از حرف زدنشون گذشته بوده که یک دفعه انگار متوجه بشود که چه کار کرده در کوپه را باز می کند تعداد آدم ها را می شمرد بعد می گوید "8 تا جوون با یک دختر ، خانوم پاشو، پاشو بیا بیرون":D

***

در تمام طول سفر ما را تهدید کردند ایستگاه بعد از قطار پیاده تان می کنیم. بالاخره رسیدیم تبریز و از آن جا با اتوبوس به اردبیل.

***

بماند که در همین روزها خط راه آهن اردبیل افتتاح خواهد شد.

ادامه دارد ...