(این مطلب آخرین مطلبی خواهد بود که به طور مستقیم در مورد انتخابات گذشته مینویسم ، شاید فقط برای یادآوری آینده )
یکی از دوستان من دارند خانهشان را که در یکی از محلههای مرفهنشین شهر قرار دارد میسازند. به قول خودش همسایههاشان کسانی هستند که از وضع مالی خوبی برخوردارند شاید نتوانند هر سال سفر اروپا بروند اما آنقدر رفاه مالی دارند که به راحتی همیشه مسافرتشان را داشته باشند و نگران خورد و خوراک و پوشاک و تفریحشان هم نباشند. بعد این آدمها علنا به خانوادهی دوست من با دید منفی نگاه میکنند. برای مثال یک بار برادر دوستم کنار ساختمان بوده یک آقای پیر محترم ازش میپرسند "میدانید صاحب این ساختمان چه کاره است؟" که جواب میشنودند "ناشر هستند" آقای محترم با لحن کاملا عاقلانهای میگویند "سادهای شما چهقدر؟ فکر کردی با پول چاپ کتاب میشود از این کارها کرد؟ دستکم چندمیلیاردی سرمایه میخواهد" چندمیلیارد... آنهم در شرایطی که احتمالا کافی بود به مساحت زمین نگاه کند یا بپرسد چند طبقه؟
یک بار هم همین دوستم در جمع تعدادی خانم تحصیلکرده و مرفه بودند و این جمع بعد از یک بحث طولانی و مثالزدنهای مختلف جمع به این نتیجه رسیده که "هر کس تو این مملکت پولداره حتما دزدیده". حالا قشر متوسط و ضعیف هم وقتی اینطور فکر کنند نتیجه چی میشود؟
***
یکی از کسانی که به احمدینژاد رای داده و دلیل خودش و خیلی از آدمهای مذهبی را فساد جامعه میداند. اینها بعضی از جملههاش هستند :
"من به عنوان یک پسر وقتی خانمها (البته بعد که دید ما هم مخاطبش هستیم گفت بعضی از خانمها) را با این وضع در خیابان میبینم احساس میکنم آزادی من زیر سوال رفته. یکی از دوستان من میگوید من همیشه با دیدن اینها لعنتشان میکنم... جامعهی امریکا با ما فرق دارد من قبول دارم که اگر آنجا بروم مشکلی ندارم اما اینجا نمیشود(:O بیچاره زن ایرانی را چون میتوانیم تو سرش بزنیم میزنیم) قبول کنید ما یک جامعهی مذهبی داریم." یا
"شما دائم میگید حقوق بشر، این حقوق بشر میدونید از کجا آمده؟ چرا ایران به عنوان یک کشور بافرهنگ در ایجادش نقشی نداشته؟ من نمیتوانم به چنین چیزی افتخار کنم"
اینها بخشی از حرفهای یکی از کسانی است که در یکی بهترین دانشگاههای این کشور درس خوانده، وضع مالی خوبی دارد و ... فقر فرهنگی فقط از فقر اقتصادی ناشی نمیشود و از فقر اقتصادی فراگیرتره.
***
تحریمی بوده؛ لبخند پیروزی میزند و به ما میخندد "شما فقط 4 میلیون رای داشتید" بعد عصبانی میشود "اگر آن 4 میلیون را نمیدادید تحریم از این هم موفقتر بود" کدام موفقیت؟ "هدف این بود که اصلاحات شکست بخورد که خورد. حالا روندی که طی آن جمهوری اسلامی به جمهوری تبدیل بشود شروع شده" چهطور؟ "شما شکمتان سیره نمی فمید ملت گرسنه هستند. شما ..." (مسلما انتظار ندارید من بتوانم بین سوال و جوابها ارتباط منطقی پیدا کنم؟)
1 comment:
Hich vaght hemaghat-e noe bashar ro nabayad daste kam gereft.
Jeddi font-et rize ye kam bozorgtaresh kon.
Post a Comment