Wednesday, August 03, 2005

امروز داشتم از جایی برمی‌گشتم مسیرم از انقلاب رد می‌شد. فکر کردم بروم و بعضی کتاب‌هایی را که می‌خوام با خودم ببرم کوچکش (جیبی) را بگیرم. رفتم کتاب‌فروشی نیک. یکی از کتاب‌هایی که می‌خواستم دیوان اشعار فروغ بود. نگاه کردم، سانسور داشت، اما به هرحال کوچک بودنش باعث شد از سانسورهاش بگذرم. داشتم برمی‌گشتم دیدم روزنامه ایران ویژه‌نامه زده "خداحافظ آقای رئیس‌جمهور". یاد 8 سال پیش افتادم. اولین باری که دیوان کامل فروغ
را تونستم بخرم، تابستان 76 . از کلاس برمی‌گشتم، یکی از این دست‌فروش‌ها افستش را داشت، دقیق یادم نیست اما به نظرم آن افست‌هایی که از کتاب‌های مختلف آن روزها می‌توانستی از دستفروش‌های انقلاب بگیری تا قبل از دوم خرداد وجود نداشتند (شاید هم اشتباه می‌کنم؛ حافظه ...)، امروز بعد از 8 سال شاید هنوز به آن‌جا نرسیده باشیم که سانسوری در کار نباشد اما آن‌قدر هست که بتوانیم راحت برویم کتاب‌فروشی و از بین چا‌پ‌های مختلف یکی را انتخاب کنیم گیرم با سانسور. نمی‌دانم می‌توانیم امید داشته باشیم سال دیگر هم هنوز اشعار فروغ چاپ بشوند؟ یا به قبل از دوم خرداد برمی‌گردیم؟ فکر می‌کنید فضای فرهنگی این دوره یادمون می‌ماند؟ یا مثل خیلی چیزهای دیگر یادمون می‌رود؟

2 comments:

Anonymous said...

in akharin bariye ke be in ashghaldooni sar mizanam. shomaha oonghadr az ostada bad begin ta joonetoon darad. ama bedoonin menizarim amsale shomaha ba tohin be ostada in daneshkade ro be lajan bekeshoonan, mesle khodetoon. behtar ke harche zoodtar gom shid o az inja berin ta baghye betoonan dars bekhoonan.

Anonymous said...

azam joon hafezat dorost mige.ketabe osyane foroogh ta ghabl az dovome khordad hata ba sansoor ham chap nemishod.va yademoon narafte ke shalamche che mozakhrafati raje be foroogh minevesht.
rasti khoshhalam ba koshte shodane ghazi e gangi ye ashghal az ro zamin kam shod.alan to in vazeet kamelan lazem bood.