Wednesday, September 28, 2005

یک مدت که وبلاگ نمی نویسی دیگر نوشتنت نمیاد.
این چند روز چند بار شروع کردم به نوشتن مطلب در مورد موضوع های مختلف اما همه شون یک سرنوشت داشتند، دکمه ی del.
راستش یک کم گیجم هنوز، حالا از عوض شدن شرایط که بگذریم که دوران گذار را دارم طی می کنم همه چیزهای دیگر هم به نظرم عجیب غریب تر شدند(مهم ترینش شاید این که خیلی نمی فهمم ایران و شورای امنیت یعنی چی؟ تحریم؟ جنگ؟ همه این ها بازیه؟ بازی نیست؟ نفع ما کجاست؟).
اوضاع خودم هم این طوریه که چون استادم دیر آمده و محل دانشکده هم عوض شده هنوز خیلی معلوم نیست چه کاره ام. هنوز اتاق ندارم و درنتیجه (با توجه به این که هم چنان نوت بوک ندا دست منه ) خیلی کم می روم دانشگاه. قبل از آمدن آن موقع که خیلی سرم شلوغ بود و دقیقا تا لحظه ی آخر همه چی درهم و برهم بود پانی می گفت خوشحال باش اگر وقتت خالی بود کلی باعث می شد بیشتر رفتن را حس کنی. وقتی که آمدم این جا هم تا یک کم اوضاع سروسامان بگیرد خیلی وقتی نبود که بخواهم فکر کنم چی شد؟ چی دارد می شود؟ و ... الان ها تازه دارم احساسش می کنم.
حس خوبی نیست ...

1 comment:

Anonymous said...

alan ham migam ke sale dige en moghe koli hame chiz khub shode.