Monday, December 05, 2005

فردا باید پروژه پایانی یکی از درس‌ها را تحویل بدهیم. با یکی از هم‌گروهی‌ها که لبنانیه کارهای نهایی را انجام می‌دهیم. مادرش از لبنان زنگ می‌زند. بعد از حدود 10 دقیقه تلفن قطع می‌شود. در حالی که منتظر دوباره زنگ بزنند می‌گه "My mom is funny". بعد توضیح می‌دهد که مادرش یک خانمی را بعد از مدت‌ها می‌بیند و بعد که احوالات بچه‌های همدیگر را جویا می‌شوند معلوم می‌شود پسر ایشون هم مونترال هستند. بعد مامان دوست من ایمیل دخترش را داده به دوستش تا به پسرش بده:)) حالا هم زنگ زده تا به دخترش بگه اگر کسی با این مشخصات باهات تماس گرفت شوکه نشو.:)) به قول خودش "My mom really wants me to marry":))

امان از دست این مامان‌ها.

1 comment:

Anonymous said...

In duste Lobnanit raje be Rafigh Hariri o in aghaye Mehlis chi fekr mikoneh?

In ro ham ehtemalan didi vali kheyli khubeh:

http://www.channel4.com/news/special-reports/special-reports-storypage.jsp?id=1277