آبشارهای نیاگارا در مرز کانادا و آمریکا هستن و همین باعث این می شه که فروشنده ها قیمت را هم به دلار کانادا و هم به دلار آمریکا بگویند. شهر نیاگارا کاملن یک شهر توریستیه، این را به راحتی می تونی از باز بودن همه مغازه ها در ساعت یک شب و خلوت بودن همان خیابان حتی ساعت ۱۱ فردا صبحش ببینی. آبشارها عظیمن، خیلی بزرگ تر از آن چیزی که من فکر می کردم و حس کاملن خوبی بهت می دن.
تورنتو عروسی یکی از دوستان بود. مراسم عروسی جدا بود و قسمت کمیک ماجرا این جا بود که محلی که آدم ها می رقصیدن شبیه صحنه تاتر بود که یک سری آدم با جدیت آن را نگاه می کردند و صد البته هدف خیر بود. من نمی فهمم این آدم ها رو.
رفتیم موزه رویال انتاریو. یک ساختمان قدیمی که در نوسازی سومش یک قسمت جدید با معماری خیلی جالب بهش اضافه کردن. به علت کمبود وقت نشد برویم و داخل موزه را ببینیم اما آن قدر مغازه کادوی جالبی داشت که باعث شد کلی احساسات هنری ما فوران کنه .
2 comments:
من از این طرف که طرف کانادایی رو نگاه میکردم خیلی حالت شهر داشت. مغازهها پیدا بود و خیابونها پر از ماشین و اتوبوسهای دوطبقه قرمز و البته هتلهای چند طبقه. ولی این طرف فقط یه حالت پارک داشت. یه ولکام سنتر (انگلیسی نمینویسم چون به هم میریزه) و پارکینگ و خود آبشار. شهر اون نزدیک هم که بوفالو بود که گفتم قبلا، مثل شهر ارواح بود. فائزه میگفت که ظاهرا آمریکا اجازه نداده هتلهای بزرگ کنار آبشار بسازن و همین باعث شده که کلی اقتصاد این طرف افت کنه و مثلا در عرض فکر کنم ۵ سال جمعیت بوفالو نصف شده. خیلی برام عجیبه که چرا همچین تصمیمی گرفتن.
You forgot about another important building: graduate house ;)
Post a Comment