Saturday, August 25, 2007
گیجی
تو راهنمای آنتی بیوتیکی که می خورم نوشته سعی کنید کافیین کمتر بخورید. تصمیم می گیرم حرف گوش کنم. حدودای ساعت ۱۲ ظهرِ که کم کم اثر نخوردن معلوم می شه. بهش توجه نمی کنم. به ساعت ۶ که می رسم با تکون دادنِ سرم احساس می کنم یک وزنه تکون می خوره(آره بهش می گن اعتیاد). حرف گوش کنی را بی خیال، از خانه راه می افتم سمت جاوا یو که معمولن ازش قهوه می گیرم چون ادعا می کنه ارگانیکه و مستقیم از کشاورزها می خره. هنوز از خیابون رد نشدم که یادم میاد پول نقد ندارم آن جا هم فقط نقد می گیرن. برمی گردم سمت استارباکس که به این نتیجه می رسم هوا گرمه بگذار برم از تیم هورتونز کاپوچینوی یخی بگیرم(نمی دونم چرا به ذهنم نرسید خوب حالا شاید استارباکس هم داشته باشه ) راه می افتم سمت تیم. می رسم جلوی درش... خب اگر کانادا باشین دیگه الان می دونین مشکل کجاست... این که تیم هورتونزها فقط پول نقد می گیرن. حالا قیافه من را داشته باشین که جلوی در ایستادم و این نکته یادم اومده ...:)):)) دست از پا درازتر برمی گردم استارباکس تا کمتر دست و پام بلرزه:D آی بسوزه پدر اعتیاد;) این هم نقشه مسیر خونه تا دانشگاه که دور زدن های من معلوم شه. اون جاهای خالی خیابونه.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
Post a Comment