یکی از چیزهایی که من خیلی زیاد دیدم اینه که دوستان غیرایرانی وقتی تعداد ایرانی های یک جمع از انگشت های یک دست بیشتر می شه دیگه دوست ندارن وارد اون جمع شن. دلیلش هم واضحه: جماعت یک موقع هایی(اگر نگم همیشه) یادشون می ره که فارسی حرف نزنن. امروز مهمونی که بودم یکی از بچه ها با دوست دختر کلمبیاییش اومده بود. دوستش وقتی فهمید یکی از بچه ها هندیه بهش گفت من خیلی خوشحالم که یک نفر غیر ایرانی دیگه هم هست. فکر کردم بیچاره چی می کشه تو مهمونیایی که مجبوره به خاطر دوست پسرش بره.
2 comments:
فکر نکنم این خصوصیت ایرانیها باشه. به هر حال برای هرکسی حرف زدن به زبون خودش راحتتره. این دوستای من اینجا که هندین و تازه انگلیسی براشون زبون خارجی نیست خیلی وقتا دور هم که جمع میشن و حرف روزمره زندگی میخوان بزنن منو یادشون میره و هندی حرف میزنن. یه دو تا سه تا فرانسوی هم داریم اونا هم همینطور.
خیلی وقتا تقصیر جمع نیست بلکه خود دوست پسر ایرانیه که این تنها وقتیه که میتونه دو کلمه فارسی حرف بزنه. من دیدم آدمهایی که به خاطر دوست دختر داشتن خارجی انقدر انگلیسی حرف زدن که دیگه نصف فارسیشون رو یادشون رفته ولی با اینحال وقتی به دوستای ایرانی میرسن میخوان فارسی حرف بزنن چون دلشون تنگ شده.
این یه واقعیته دیگه و خب به نظرم شاید بزرگترین ایراد رابطه بین دو نفر از دو زبون مختلف.
تو مهمونیایی که "مجبوره" به خاطر دوست پسرش بره...
Post a Comment