Tuesday, March 02, 2004

مامانم می گه "خانمی که امروز روضه داشت تعریف می کرد دیشب آقایی آمده دم در خانه، قسمش داده که شما را به خدا به خانم ها بگویید نگذارند دخترهایشان شب ها بیایند پشت سر دسته های عزاداری"
یک نفر می گفت قصاب محل گفته "پارسال این هیات ها 6-7 تا گوسفندشان را به من فروختند"
یکی دیگر می گه "نمی دانی تو این هیات ها چه خبره، مردم همین جوری میان و پول میدهند، گوسفند میارند، مواد غذایی می آورند، ببین عشق حسین چه می کنه"
الان تو خیابون ما همه جا دارند غذا می دهند، همه صف کشیدن، نه بعضی جاها صف هم نکشیدن هر کی بیشتر زور داره بیشتر گیرش میاد، بهونه شون هم اینه که تبرکه، خب اگه تبرکه یک قاشقش هم کافیه مگه نه؟
می پرسم "چرا این همه مواد غذایی ، این همه گوشت، این همه برنج را نمی دهند به آدم هایی که ماه تا ماه، سال تا سال رنگ غذای درست و حسابی را نمی بینند" جواب اینه "نه نمی شود، پس چه طوری اسمِ امام حسین زنده بمونه؟"
دیگه نمی پرسم زنده موندن اسم امام حسین تو جامعه ای که فقر و هزار تا بدی دیگر که همه ناشی از فقرند بیداد می کنه چه فایده ای داره؟ نمی پرسم اصلا زنده موندن اسم حسین یعنی چی؟ نمی پرسم راستش را بگید این که کرور کرور به این هیات ها کمک می کنید، نذری می دهید، تا ذکر حسین به میون میاد های های گریه می کنید واسه این نیست که هم این دنیا هم اون دنیا زبونتون دراز باشه؟ تا دچار مشکل شدید یاد حسین بیفتید و بگید من که برات این همه عزاداری کردم؛ آن دنیا هم که حتما شفیع لازمه کی بهتر از پسر پیغمبر؟
نه من نمی پرسم چون نمی دانم باید از کی بپرسم.شما می دانید؟
***
اگر دین ندارید دست کم آزاده باشید
مردم ما اما همه دین دارند پس دیگر چه نیازی به آزاده بودن؟ پس "شهادت سرور آزادگان عالم تسلیت باد" .
***
الان اخبار تلویزیون گفت کربلا و کاظمین بمب گذاشتند، این مطلب بهنود را خواندید؟


No comments: