Monday, March 01, 2004

تو کشوری که بیرون موندن بیشتر از 12 شب کم وبیش مجوز می خواد، حتی حق نداری بعد از نیمه شب گرسنه ات بشه چون رستوران ها هم باید آن ساعت تعطیل باشند آن وقت می شه فهمید چرا آن قدر برای خیلی از جوان ها محرم و شب هاش مهمه، می تونی ببینی که چه طور مردم ایران تو هر دوره ای از ان چیزهایی که دارند برای رسیدن به آن چیزهایی که می خوان استفاده می کنند. حکومت مذهبی هم شاد باشه از این که چه قدر مردم این مملکت مذهب دوستن با این دسته های سینه زنیِ مکش مرگ ماشون.
(امید وارم به کسی بر نخوره، بدیهیه که منظورم همه نیستن)

***

من اصلا حسود نیستم ها;) ، اما من هم از این به بعد سعی می کنم بعضی از فیلم هایی را که رویا می بینه و در فیلم بلاگش می نویسه ببینم (به طور بدیهی قدیمی ترهاش و آن هایی را که می تونم گیر بیارم )، هر کس دیگه هم فیلم خوب سراغ داشت بگه.(خب بچه دلش خواسته مگر عیبی داره :( )
امروز "The Hours" را دیدم، به نظرم خسته کننده اومد، هرچند واقعا "نیکول کیدمن" با اون قیافه و بازی ، جالب بود، اما کلِ فیلم نه. نمی دانم شاید به این خاطر بود که نه "ویرجینیا ولف " را درست می شناختم نه "Mrs. Dalloway" را خوندم .
خود فیلم هم از روی کتابِ Michael Cunningham برندهء پولیتزر 1999 ساخته شده که خوب آن را هم نخوندم.
این هم یک نقد از فیلم.

No comments: