"ديدن يه دوست قديمي مثل پوشيدن يه کفش راحتيه بعد از ساعتها رقصيدن با کفش رقص"
دارم آرشیو وبلاگ رویا را میخونم. هیچ قصد اولیهای نداشتم؛ میخواستم برای پست قبلی لینک شب یلدا را پیدا کنم که یک مرتبه دیدم رسیدم به سال سوم وبلاگش. چقدر خاطرهی مشترک؛ باعث شد یادم بیاد همه نبودنهای رویا را تو این سه سال.
آرشیو وبلاگ خودم را دوست ندارم، خودم نیستم انگار.
6 comments:
جمله ادبی قشنگیه حس عمیقگرایی آدمو تحریک می کنه
تشبیه قشنگی بود.
ولی بهترش اینه: دیدن یه دوست قدیمی, برای خرید کفش رقص و بعد از اون ساعتها رقصیدن, موقعی حال میده که بدونی وقتی بعدش کفشای راحتی-تو پات میکنی بازم دوستت کنارته :>
in pooyan hichi navafahma:)) bebin chejuri tashbiho kharab kard:))
حس "عميق گرائي"!!؟؟
Ina ro velesh kon "longi"! Soltan ham raft! Shayad az in be bad vaze timetun dorost she o be dasteye payintar sughut nakoneh.
Post a Comment