تو نوشته قبلیم این جمله هست "اگر نمی تونم نیمه پر را ببینم نیمه خالی را هم نبینم." امروز که بلاگر را باز کردم تا این پست را بنویسم پست قبلی را دیدم. جالب بود برام حرفی را که الان می خواستم بنویسم کمتر از دو هفته قبل نوشته بودم و جالبتر این که همین امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که چه قدر از شرایط روحی ماها تحت تاثیر اوضاع جسمانیمونه (همون هورمونهای کذا)و واقعن چه قدر خودمون میتونیم روش اثر بگذاریم؟ این که آن نمودار سینوسیه چقدر دست ماست؟
الان حالم دوباره خوبه، دنیا را همون جوری که هست می بینم، نه به نظرم پاس نکردن امتحان آخر دنیاست، نه از دست دادن رابطهها، نه نبودن آدمها. فقط خودِ آدمه که مهمه. هر چند نمیدونم حتی این حس چقدر طول می کشه. اما الان مهم برام اینه که دوباره خودم شدم. همونی که همیشه سعی میکنه فکر کنه به اندازه تواناییت از خودت انتظار داشته باش و به اندازه مسولیتت خودت را سرزنش کن.
5 comments:
shayad natuni ruye halate ruhito khodet control koni vail hamin ke bedune dalilesh chie va inke movaghatie khodesh baes mishe kheili jedi nagiri khodeto unmoghe.
manzuram en bud : shayad natuni halate ruhito khodet control koni vali hamin ke bedune dalilesh chie va inke movaghatie, khodesh baes mishe kheili jedi nagiri khodeto unmoghe.
ترجمه شم این میشه: شایدخودت نتونی حالت روحیتو کنترل کنی(البته کنترل خطی)ولی همینکه دلیلشو بفهمیو بفهمی که موقتیه،متوجه این مطلب میشی که خودتو نباس اونموقع جدی بگیری
وه! چقدر سخته ترجمه پینگلیشی که مثل انگلیش صفت و موصوفو فعل و فاعل جاهاشونو با هم عوض میکنناااااااااااا
واسه ترجمه ام پول ودههههههه!! پول زور وده
Post a Comment