Sunday, August 26, 2007
اوت
هفته دیگه استادم از سفرِ یک ماهه برمی گرده و من در این یک ماه حتی نصف کارهایی که قرار بوده انجام بدم را انجام ندادم. این روزها بیشتر ساعت ها را خوابم، ساعت هایی را هم که بیدارم به خاطر این آنتی بیوتیکِ عزیز معده درد دارم، فکر کنم نکته مثبت ماجرا این جاست که قبل از این که استادم برگرده قراره این داروهه تموم شه. تنها کار نسبتن مثبتی که این روزها انجام می دهم فیلم دیدنه، این قانون هرشب یک فیلم را به شدت رعایت می کنم. یک کار دیگر هم که الان یک چند روزی هست ترکش کردم چک کردن بلیت برای ایرانه،در این یک ماه به تعدادِ روزهای ماه تصمیم گرفتم برم ایران و بعد می دیدم اوضاع پروپوزال خراب تر از این حرف هاست(هر چند که در نهایت هم پیشرفتی نداشت)، بماند که اصلن تا هفته پیش گذرنامه ام هم سفارت امریکا بود. یکی از کارهایی که من موقع افسردگی انجام می دم خرید کردنه (البته متاسفانه فقط وقتی افسرده هستم خرید نمی کنم ) و الان در این دو سه هفته اخیر به جایی رسیدم که جرات نمی کنم حسابم را چک کنم. خلاصه این که خدا عاقبت من را با این ماهِ اوتِ امسال به خیر کنه.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
من نفهمیدم بالاخره خرید میکنی یا نه وقتی افسرده ای؟
"یکی از کارهایی که من موقع افسردگی انجام می دم خرید کردنه (البته متاسفانه فقط وقتی افسرده هستم خرید نمی کنم )"
"faghat vaghti afsorde hastam kharid nemikonam" yani elzaman vaghtaaii keh kharid mikonam afsorde nistam
Post a Comment