حدود پنج سال قبل خاله من یک برجستگی کوچک را روی سینه اش احساس می کنه. ماموگرافی یک توده را نشون می ده و اول یک جراح عمومی می گوید که این مهم نیست اما اگر می خوای بیا درش میارم. خاله من اصرار می کنه که می خواد توده را دربیاره و در نهایت غده ای که جراح گفته بود مهم نیست سرطانی از آب درمیاد و همون دکتر پیشنهاد قطع عضو می ده. خاله من دکترش را عوض می کنه و دکتر بعدی به دلیل این که بیماری در مراحل مقدماتی بوده دلیلی برای قطع عضو نمی بینه و با برداشتن غدد لنفاوی و شیمی درمانی بیماری کنترل می شه. حالا این توده در محل قابل لمسی بوده، اگر نه می تونست بسیار پیشرفته بشه و شخص نفهمه.
دو سال پیش خانم ۲۷ ساله ای را دیدم(که در موردش هم نوشتم) که با وجودی که در سینه اش درد داشته تشخیص اشتباه داده بودن و امسال که رفته بودم دکتر خیلی اتفاقی انجا بود و گفت که به استخوان هاش رسیده.
و می تونم همین طور ادامه بدهم از کسانی که می شناسم و با این بیماری دست و پنجه نرم کردن. شاید شبیه همون که ندا گفته به همین دلیل من نسبت به این بیماری حساس ترم از بقیه. برای همین وقتی برای این برنامه ثبت نام می کردم به نظرم خیلی طبیعی بود. اما حدود یک ماه پیش که بسته ی اطلاعات رسید و من باید شروع می کردم به کمک جمع کردن این سوال برام پیش اومد که ملت به چه دلایلی ممکنه بگویند نه؟ راستش پول نداشتن را درنظر نگرفتم و نمی گیرم چون مبلغ کمک اصلن دلیلی نداره زیاد باشه و ممطمینم همه کسانی که من ممکنه ازشون این کمک را بخوام می تونن کمک کنن(شاید یک روز کمتر قهوه و غذای بیرون خوردن لازمه اش باشه). دلایلی که خودم بهشون فکر کردم یکی همین بود که حالا چرا به این بیمارستان؟ برخلاف حسام فکر نمی کنم گفته نوید نژادپرستانه باشه، همیشه این طوره که تو به یک گروه هایی بیشتر از بقیه احساس تعلق می کنی. اما این که رویا گفته برام سوال بود که خب حالا چرا به تحقیقات در این جا کمک کنیم و اصلن از کجا بدونیم جای بهتری نیست؟ من جواب این سوال را ندارم، چیزی که می دونم این که این بیمارستان یک مرکز تحقیقاتی مشترک با مک گیل در مورد این موضوع داره (یکی از آشنایان من روی ان موضوع کار می کنه) و این جا نوشتن چه کارهایی کردن. موضوع دیگه این که حالا اگر این جا کمک نکنیم فکر نکنم بریم بگردیم ببینیم حالا کجا کمک کنیم، پس این که بخوایم گزیده تر انتخاب کنیم عملن به این می رسه که هیچ کمکی نکنیم.
سوال بعدی من این بود که حالا اصلن چرا به این بیماری کمک کنیم؟ چرا مثلن ایدز یا سرطان ریه یا روده یا غیره نه؟ که خب یک جواب اینه که کمک به این مانع کمک به آن ها نیست(اگر موانع بودجه و اینا را درنظر نگیریم) و همان که ندا گفته مهم اینه که هرکس در زمان کمک چی براش مهمه؟ اگر بقیه مهم ترن مسلمن آن ها برتری دارن یا شاید هیچ کدوم مهم نباشن که در ان صورت کلن هیچی.
سوال مهم می تونه این باشه که اصلن چرا کمک کنیم؟ من هیچ جوابی براش ندارم جز این که اگر به کسی این کمک حس خوبی می ده دیگه سوال نداره(حالا این که چرا حس خوبی داره برای افراد مختلف ممکنه متفاوت باشه).
البته کمکتون می تونه یک دلیل دیگه هم داشته باشه این که من را امیدوار کنه که می تونم مینیمم مبلغ لازم برای این که بتونم با گروه راه بروم را جمع کنم:D. به هر حال اگر کسی خواست کمک کنه یک ایمیل به من بزنه.
* شعار گروه و اسم سایت
2 comments:
حالا بیشتر فکر کنم یه چیزای دیگه هم میخوام بگم ولی فعلا میخواستم بگم این پول نداشتن که آدمها گفتن معمولا درباره وقتیه که از طرف خودت میخوای کمک کنی. وقتی یه کسی که دوستی باهاش ازت بخواد خیلی فرق داره. به نظرم رودربایستی نیست این. یه مساله پیچیدهتر داره پشتش که خودم خیلی بهش فکر کردهام و یه مقدارش همین سوالهایی که خودت گفتی.
خب بقیهاش ببین کلا این که آدم تو زندگیاش چه چوری میخواد کار خیر کنه خیلی مساله پیچیدهای برای من. از یه طرف خیلیها میگن که مثلا ما کار میکنیم پول در میاریم و پولمون رو خرج شادی و راحتی خودمون میکنیم تا بتونیم بهتر کار کنیم. ولی این کارمونه که باعث میشه دنیا جای بهتری باشه. من با اینکه به نظرم این استدلال هیچ ایرادی نداره دوست دارم به طور مستقیمتری کار خیریه بکنم. حالا با این فرض باز هم کلی سوال به وجود میاد. به قول ندا بهتر نیست به آدمهای زنده پول داد؟ پول دادن به آدم فقیر باز دردسرهای خودش. به کی؟ الکلی باشه ایراد داره؟ معتاد باشه چی؟ حالا به چه کشوری؟ به چه سازمانی؟ و سوال از همه مهمتر چقدر. به قول تو ما ماهی چقدر صرف غذای بیرون، قهوه، لباس نو، آیپاد، پرده نو میکنیم. بعد بعضیها دارن از گشنگی میمیرن. فکر کنم همین که نمی دونیم واقعا استراتژیمون میخوایم چی باشه باعث میشه که مثلا به خودمون بگیم فعلا دانشجوام پول ندارم. و فکر میکنیم که یه موقعی انقدر پول خواهیم داشت که یه مقداریش واقعا زیادی میاد و اون موقع احتمالا میشه باهاش کار بنیادیتری کرد که خیالمون راحت باشه که خوب بوده.
و این میشه که الان احساسی عمل میکنیم. هزار تا بروشور خیریه پست میشه به خونه همه رو میریزی دور ولی بعد اگه دوستت بهت بگه کمک میکنی. اگه تیشرت بدن دیگه شاید بهتر!
Post a Comment